تدریس خصوصی ریاضی وفیزیک شیمی و حسابداری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تبلیغات
آموزش هک کردن یاهو وفیس بوک
تاریخ : چهار شنبه 18 بهمن 1391
بازدید : 241
نویسنده : saman shahi

 

شاهکارترین سوالات کنکور ایران !
 
کنکور در ایران یک غول است که همیشه به همراه یک قیف تعریف می شود. امتحانیست که سرنوشت انسان ها را تغییر می دهد. در این امتحان بعضا سوالات واقعا خنده داری به چشم می خورد که برای نشاط روح آدم واقعا مفیدند ! در این مطلب بعضی از این سوال های شاهکار رو می توانید ببینید.
 
1- جای خالی را با گزینه ی مناسب پر کنید.
« به نام خدای ............
بینداخت شمشیر را شاه دین »
1) جهان آفرین
2) مهربان
3) کریم
4) رحیم
یعنی گزینه ها آن قدر تابلوست که طرف اگر شعر را در عمرش هم نشنیده باشد، به راحتی و با توجه به وزن شعر، می تواند گزینه ی درست را پیدا کند.
2- جای خالی را با گزینه ی مناسب پر کنید.
« بهرام که گور می گرفتی همه عمر
دیدی که چه گونه گور ........... گرفت »
1) شهرام
2) مهرام
3) بهرام
4) آرام
به خدا این سوال های کنکور بوده است ها! باور نمی کنید، خودتان بروید سایت سازمان سنجش را ببینید. توی این سوال فقط کم مانده بود یکی از گزینه ها را هم می گذاشت "دل پذیر" یا "تبرک"!
3- جای خالی را با گزینه ی مناسب پر کنید.
«که گوید برو ...... رستم ببند
نبندد مرا دست، چرخ بلند»
1) دست
2) پا
3) کمر
4) چشم های
دقت دارید که، طراح محترم گزینه ی 2 را «پای» ننوشته که خدای نکرده داوطلبین عزیز کوچک ترین شکی نکنند. آن گزینه ی 4 هم که آخرش است.
4- جای خالی را با گزینه ی مناسب پر کنید.
« ............ پرده ی پندار دریدند
یعنی همه جا غیر خدا هیچ ندیدند»
1) مردان خدا
2) مردم همه جا
3) مردم همیشه
4) مردان و زنان
باز این سوال نسبت به قبلی ها خوب است! گزینه ی 3 را دارید که!
5- جای خالی را با گزینه ی مناسب پر کنید.
«گل همی پنج روز و ....... باشد
وین گلستان همیشه خوش باشد»
1) هفت
2) چهار
3) شش
4) هشت
یعنی من عاشق طراح این سوال هستم! خدایی دل خجسته ای داشته! فکر کنید! مثلاً یکی با خودش بگوید: گل همین پنج روز و هفت باشد! ای جان!
حالا که با سوالات ادبیات آشنا شدید، بد نیست یک نگاهی هم به دو سوال از درس معارف بیندازیم:
6- جای خالی را با گزینه ی مناسب پر کنید.
«ارزش هر کس به درک و ......... وی از حقیقت هستی و جایگاه انسانی در کاردانی آفرینش دارد.»
1) فهم
2) پرهیز
3) دوری
4) جدایی
و اما به نظر من در میان همه ی این سوالات نبوغ آمیز، جایزه ی ویژه تعلق می گیرد به سوال درخشان و بی نظیر زیر:
7- جای خالی را با گزینه ی مناسب پر کنید.
«رویاهای صادقانه: هر کدام از ما هنگام ........... رویاهایی را مشاهده می کنیم. این رویاها انواع مختلف دارند.»
1) دویدن
2) ایستادن
3) خواب
4) نشستن
آقا من همیشه هنگام دویدن رویا می بینم! آن قدر خوب است...
 

 


تاریخ : چهار شنبه 18 بهمن 1391
بازدید : 316
نویسنده : saman shahi

آره...؟نه....؟

 
بعد از ۳-۴ ماه به طرف زنگ زدم، میگه: واااای چه جالب! همین الان داشتم شمارتو میگرفتم! …
 
 ————
دوستم رفته یه پاک سیگار بخره
به فروشنده میگه از اونا بدین که روش عکس “ریه” نداره ،
فروشنده گفت چرا آخه فرقی نمیکنه ،
دوستم گفت آخه هی چشم میخوره به عکسش ، موقع سیگار کشیدن اذیت میشم !
————
یارو زنگ زده تلویزیون میگه : “حمل بر خودستایی نباشه، برنامه هاتون خیلی عالیه ! “
————
نمایندگی ایرانسل یه تابلو زده: شارژ ۲۰۰۰ تومانی فقط ۲۰۰۰ تومان !
————
پیرزنه با یه نایلون پُر آت آشغال اومد تو مغازه ، فکر کردم فقیره ، ۲۰۰ تومان بهش دادم
برگشت گفت : من فقیر نیستم !  من از خجالت سرخ شدم ، گفتم ببخشید
گفت عیبی نداره دادی دیگه ! این کیسه اینجا باشه من برم تا اینجا و بیام ، پولمم پس نداد !
————
با دوستم رفتیم خونه یکی از آشناهاش ،
دیدم سه مدل ساز گرون قیمت خریده گذاشته گوشه خونه ، میگم چه سبکی کار میکنی ؟
میگه همینجوری معمولی !  “دو” “ر” “می” “فا” سو” “لا” “سی” !
 ————
یه اغذیه فروشی نزدیک ما هست ، ساعت ۲:۳۰ – ۳ میبنده میره خونه نهار !
(کور شم اگه دروغ گفته باشم!)
————
طرف خودش رو زده به خواب ، وسط خواب خمیازه میگشه !
 ————
مجریه تو رادیو میگه بخشنده‌ترین آدمی که تو زندگیتون دیدین کیه؟ طرف زنگ زده میگه خدا !
————
هر صفحه ای باز میکنی میبینی هر چی دلش خواسته نوشته  ،
پائینش هم نوشته “دکتر علی شریعتی” !
 ————
یارو با کامیون اومده تو محوطه بیمارستان بوق میزنه،
حراست با بلندگو داد میزنه آقا اینجا بوق نزن! یارو دوتا بوق دیگه میزنه یعنی باشه!
بعد نیم ساعت برمیگرده میخواد بره بیرون،
دوتا بوق واسه حراستیه میزنه!! حراستیه با بلندگو میگه نوکرم!
————
شش ماه به دوستت مهربونی میکنی ، خوبی باهاش ، هر کاری میگه میکنی
که بفهمونی دوستش داری …
دو روز که اعصاب نداری ، میگه: حالا شناختمت !
————
با دوستم رفتیم طلبش رو از یکی بگیره ،
وقتی خواست پولش رو بگیره کلی تعارف کرد که باشه حالا ، عجله ای نیست ، قابل نداره و …
طرف هم گفت حالا که اینجوری میگی بیا این چک رو بگیر پول نقد رو لازم دارم ،
دوستم میگه نه دیگه اینجوری ! چک نده ! میخوای پول باشه پیشت ، فردا ازت میگیرم !
 ————
دوستم می‌پرسه فردا چرا تعطیله؟ میگم مبعثه… میگه مبعث کدوم امامه  !؟
————
طرف پاشده با کامیون اومده آزمون گواهینامه پایه یک شرکت کنه !
————
طرف با اسم مهسا جووون اومده تو یه فروم ، میگه :
من مشکل کامپیوتری دارم میشه کمکم کنید ؟
سی چهل نفر راهنماییش کردن کلی هم لایک گرفت !
مشکلش که حل شد گفت :  بچه ها … دمتون گرم !
اسمِ من عباسه ، نوکرم که مشکلمو حل کردین
اول با اسم خودم اومدم ، هیشکی جوابمو نداد
 ————
تو عروسی یکی میخواست یکی رو بلند کنه برقصونه،
طرف دوست نداشت برقصه؛ انقدر بهش گیر داد باید برقصی که آخرش دعوا شد!
————
یارو تو پروفایلش جلو ورزش نوشته: “حکم چهار نفره!”
————
الان ۵ ماه از تغییر ساعت رسمی گذشته ، هنوز وقتی ساعت میپرسن میگن قدیمه ؟ یا جدید !؟
————
 خاور با بار گوجه چپ کرده راننده داره دو دستی میرنه تو سر خودش
بعد ملت وایسادند از رو زمین مصرف گوجه یک سالشون رو جمع کنند
 ————
 تو کوچه ترقه زدند، پیرزنه دم در وایساده بود هفت جد یارو رو نفرین کرد
دو دقیقه بعد نوه خودش ترقه زد در حد بمب هیدروژنی!
پیرزنه گفت: قربون قد و بالات مادر مواظب باش


تاریخ : چهار شنبه 18 بهمن 1391
بازدید : 290
نویسنده : saman shahi

 

آرزوداشتم بهم بگه دوستم داره.....
 
تلخ ترین پایان یا بی پایانوقتی سر کلاس درس نشسته بودم تمام حواسم متوجه دختری بود که کنار دستم نشسته بود و اون منو “داداشی” صدا می کرد .
به اون خیره شده بودم و آرزو می کردم که عشقش متعلق به من باشه.

اما اون توجهی به این مساله نمیکرد .

آخر کلاس پیش من اومد و جزوه جلسه پیش رو خواست. من جزومو بهش دادم.

بهم گفت:

”متشکرم”.

میخوام بهش بگم، میخوام که بدونه، من نمی خوام فقط “داداشی” باشم.
من عاشقشم.
اما… من خیلی خجالتی هستم ….. علتش رو نمیدونم.

تلفن زنگ زد.
خودش بود .
گریه می کرد.
دوستش قلبش رو شکسته بود.
از من خواست که برم پیشش.
نمیخواست تنها باشه.
من هم اینکار رو کردم.

وقتی کنارش نشسته بودم، تمام فکرم متوجه اون چشمهای معصومش بود. آرزو میکردم که عشقش متعلق به من باشه. بعد از ۲ ساعت دیدن فیلم و خوردن ۳ بسته چیپس، خواست بره که بخوابه، به من نگاه کرد و گفت:

”متشکرم ” .

روز قبل از جشن دانشگاه پیش من اومد. گفت:

”قرارم بهم خورده ، اون نمیخواد با من بیاد” .

من با کسی قرار نداشتم.

ترم گذشته ما به هم قول داده بودیم که اگه زمانی هیچکدوممون برای مراسمی پارتنر نداشتیم با هم دیگه باشیم، درست مثل یه “خواهر و برادر”. ما هم با هم به جشن رفتیم. جشن به پایان رسید . من پشت سر اون ، کنار در خروجی، ایستاده بودم، تمام هوش و حواسم به اون لبخند زیبا و اون چشمان همچون کریستالش بود.

آرزو می کردم که عشقش متعلق به من باشه، اما اون مثل من فکر نمی کرد و من این رو میدونستم.

به من گفت:

”متشکرم ، شب خیلی خوبی داشتیم ” .

یه روز گذشت ، سپس یک هفته، یک سال … قبل از اینکه بتونم حرف دلم رو بزنم روز فارغ التحصیلی فرا رسید.

من به اون نگاه می کردم که درست مثل فرشته ها روی صحنه رفته بود تا مدرکش رو بگیره.

میخواستم که عشقش متعلق به من باشه. اما اون به من توجهی نمی کرد، و من اینو میدونستم، قبل از اینکه خونه بره به سمت من اومد، با همون لباس و کلاه فارغ التحصیلی، با وقار خاص و آروم گفت:

تو بهترین داداشی دنیا هستی، متشکرم.

میخوام بهش بگم، میخوام که بدونه، من نمی خوام فقط “داداشی” باشم. من عاشقشم.

اما… من خیلی خجالتی هستم ….. علتش رو نمیدونم .

نشستم روی صندلی، صندلی ساقدوش، اون دختره حالا داره ازدواج میکنه، من دیدم که “بله” رو گفت و وارد زندگی جدیدی شد.

با مرد دیگه ای ازدواج کرد.

من میخواستم که عشقش متعلق به من باشه.

اما اون اینطوری فکر نمی کرد و من اینو میدونستم. اما قبل از اینکه بره رو به من کرد و گفت:

”تو اومدی ؟ متشکرم”


سالهای خیلی زیادی گذشت.

به تابوتی نگاه میکنم که دختری که من رو داداشی خودش میدونست توی اون خوابیده، فقط دوستان دوران تحصیلش دور تابوت هستند، یه نفر داره دفتر خاطراتش رو میخونه، دختری که در دوران تحصیل اون رو نوشته. این چیزی هست که اون نوشته بود:

” تمام توجهم به اون بود. آرزو میکردم که عشقش برای من باشه. اما اون توجهی به این موضوع نداشت و من اینو میدونستم. من میخواستم بهش بگم ، میخواستم که بدونه که نمی خوام فقط برای من یه داداشی باشه. من عاشقش هستم. اما …. من خجالتی ام … نمی‌دونم … همیشه آرزو داشتم که به من بگه دوستم داره. ….
 

 


تاریخ : جمعه 12 بهمن 1391
بازدید : 353
نویسنده :

تنهايي را دوست دارم زيرا بي وفا نيست

تنهايي را دوست دارم زيرا عشق دروغي در آن نيست

تنهايي را دوست دارم زيرا تجربه كردم...

تنهايي را دوست دارم زيرا خدا هم تنهاست

تنهايي را دوست دارم زيرا در كلبه تنهايي هايم در انتظار خواهم گريست

و انتظار كشيدنم را پنهان خواهم كرد

انگيزه اي براي آمدن ندارم

تكراري شده است حتي اين دفترچه تنهايي من

عاشق كه ميشوي گاهي نا آرام ميشوي

گاهي حسود/گاهي خودخواه/گاهي ديوانه/گاهي شاد/گاهي غمگين/گاهي خوشبخت ترين

يك روز به خودت مي آيي و ميبيني تنهايي

تنهاترين

هيچ كسي رو نداري

حتي براي درد و دل كردن / حرف زدن

تنها غم مي ماند كنارت و تنهايي و ...

من دلم ميخواهد ساعتي غرق درونم باشم!!!

عاري از همه عاطفه ها

تهي از موج و سراب

دورتر از رفقا

خالي از هر چه فراق!!!

من نه عاشق هستم

و نه محتاج نگاهي كه بلغزد بر من

من دلم تنگ خودم گشته و بس...


تاریخ : جمعه 12 بهمن 1391
بازدید : 329
نویسنده :

نشستم

تا آانجا كه نيامدي

خودم را ميهمان يك فنجان قهوه كردم

صبر ديرش شد

رفت!!!

اما هنوزم منتظرت بودم

قهوه هم چه ميزبان كم طاقتي ست

او هو رفت

ساعت ديرش شد!!!

تند تند دور خودش ميچرخيد

اما هنوزم منتظرت بودم

نگراني آمد

دلم سراغ بيقراري رو گرفت

فنجان قهوه باز هم آمد

و دلم ميخواست كه باز هم به بنشينم منتظر

اين بار گفتگو با فنجان قهوه طول كشيد

اما باز هم نيامدي

او رفت!!!

و من هنوزم منتظرت هستم

شايد فنجاني قهوه دوباره تنهاييم را پر كند

اما جاي خالي تو را

چه چيزي ميتواند پر كند؟؟؟

منتظرم

دير نكني!!!!!

براي هديه همان لبخند كافي ست!!!

شگفتا!!!وقتي بود نميديدم

آغاز كسي باش كه پايان تو باشد

منتظر باش اما معطل نشو

تحمل كن اما توقف نكن

قاطع باش اما لجبازي نكن

صريح باش اما گستاخ نباش

بگو آره اما نگو  حتما

بگو نه ولي نگو  ابدا

اين يعني همه چي باشي و هيچ نباشي

توي آسمون دنيا هركسي ستاره داره

چرا وقتي نوبت ماست آسمون جايي نداره

شگفتا!!! وقتي بود نمي ديدم

وقتي مي خواند نميشنيدم

وقتي ديدم كه نبود

وقتي شنيدم كه نخواند

نه نرو !!! صبر كن!!!!

قرارمان اين نبود!

بايد يك سكه بندازيم

اگر شير آمد ترديد نكن كه دوستت دارم

اگر خط امد:مطمئن باش دوستدارت هستم

صبر كن سكه بندازيم

اگر دوستت نداشتم

آن وقت برو!!!!!!!


تاریخ : جمعه 9 بهمن 1391
بازدید : 303
نویسنده :

عشق حس جالبي ست

تنها همان آغوش آرامت ميكند

كه دلت را به درد آورد...


تاریخ : پنج شنبه 7 بهمن 1391
بازدید : 282
نویسنده :

وقتي دير رسيدم با ديگري ديدمت....

فهميدم كه گاهي هرگز نرسيدن بهتر از دير رسيدن است.

 

اگر مرا قبول نداري بالشم را گواه بگير

او حتما شهادت خواهد داد كه جز تو براي كسي نگريستم.

 

تلخترين قسمت زندگي اون جاييه كه آدم به خودش ميگه:چي فك ميكردم ...چي شد....

 

سكوت...

و ديگر هيچ نمي گويم

كه اين بزرگترين اعتراض دل من است به تو... .

 

دير آمدي ...بودنم در حسرت خواستنت تمام شد

 

اين روزها آدمها از هيچ دري براي بستن به روي يكديگر دريغ نمي كنند...

بي خيال است...

خيلي بي خيال

همان كسي كه تمام خيال من است...

تو روزگار رفته ببين چي سهم ما شد...

از عاشقي تباهي

از زندگي مصيبت

از دوست شكستو

از سادگي خيانت

 

پشيمان است كفشهايم كه اين همه راه را آمدند با نيامدن هايت...

 


تاریخ : پنج شنبه 5 بهمن 1391
بازدید : 298
نویسنده :

 


<-Text1-> پاسخ به سوالای حسابداری شما
سامانم خیلی خوشحال میشم با انتقادات ونظرهاتون سایتمونو خوب و خوبتر کنیم. روز محشر دست به دامن ساقی زنم هر چه دارم میدهم تا بر عمر سیلی زنم روز محشر کار ما با فاطمه است نقش پیشانی ما یا فاطمه اس

محتوای سایت دوس داری چه نوع مطلبی باشه؟


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان بزرگ ترین پورتال اینترنتی فارسی زبانان و آدرس tabrizkids.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 232
بازدید دیروز : 296
بازدید هفته : 572
بازدید ماه : 528
بازدید کل : 133135
تعداد مطالب : 392
تعداد نظرات : 86
تعداد آنلاین : 1



Alternative content



صداياب





br><

استخاره آنلاین با قرآن کریم


اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

دریافت کدهای مختلف وبلاگ

♥ چت روم♥

RSS

Powered By
loxblog.Com