تدریس خصوصی ریاضی وفیزیک شیمی و حسابداری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تبلیغات
آموزش هک کردن یاهو وفیس بوک
تاریخ : چهار شنبه 20 دی 1391
بازدید : 536
نویسنده : saman shahi

 

 
دیگران را می بخشم حتی آنان که مرا آزرده اند
نه برای آنکه مستحق بخشایشند نه ....
بلکه من لایق آرامشم...!
****************************************
ب.ن: به سرنوشت بگویید اسباب بازی هایت بی جان نیستند
آدمند می شکنند - آرامتر...!
****************************************

 


تاریخ : چهار شنبه 20 دی 1391
بازدید : 491
نویسنده : saman shahi

 

 به نام عشق
به نام خدا خالق انسان، به نام انسان خالق غم ها، به نام غم ها بوجد آورنده ی اشکها، به نام اشک تسکین دهنده ی قلبها، به نام قلبها ایجادگر عشق و به نام عشق زیباترین خطای انسان..!
کاش قلبم درد تنهایی نداشت چهره ام هرگز پریشا نی نداشت کاش برگ های آخر تقویم عشق حرفی از یک روز بارانی نداشت کاش می شد راه سخت عشق را بی خطر پیمود و قربانی نداشت..!
 
عشق فراموش کردن نیست بلکه بخشیدن است . عشق گوش دادن نیست بلکه درک کردن است . عشق دیدن نیست بلکه احساس کردن است . عشق کنار کشیدن و جا زدن نیست بلکه صبر داشتن و ادامه دادن است..!
عشق رو " اد" کن .. به احساسات قشنگت" پی ام" بده .. غم ر و " دلیت" کن... برای غرور" آف" بزار ....بگو بشکن آخه دنیا دو روزه .. و خیانت رو"هک" کن ....ازانسانیت " کپی" بگیر ....و " سندتوآل" کن.... با صداقت،وفا و معرفت هم "چت" کن ....از زیبا ترین خاطره های زندگیت" وب" بگیر...!
عشق یعنی فوتبال
اگه یه نفر وارد عشق دو نفر بشه، آفساید میشه
اگه یه نفر به دیگری توهین کنه، خطا میشه، کارت زرد میگیره
اگه یه نفر به دیگری خیانت کنه، کارت قرمز میگیره، باید از بازی بره بیرون
دو نیمه هم داره: یک نیمه پسره، یک نیمه دختره..!

 


تاریخ : سه شنبه 18 دی 1391
بازدید : 263
نویسنده :

gerye متن های عاشقانه و گریه آور


من دیوانه نیستم
فقط کمی تنهایم
همین!
چرا نگاه می کنی؟
تنها ندیده ای؟
به من نخند
من هم روزگاری عزیز دل کسی بودم…



:: برچسب‌ها: متن عاشقانه , متن گریه آور ,
تاریخ : دو شنبه 18 دی 1391
بازدید : 269
نویسنده : saman shahi

 

بعد از تو دیگر مرد نیستم اگر بخندم …
 
 
 
پسر: ضعیفه! دلمون برات تنگ شده بود اومدیم زیارتت کنیم!
دختر: توباز گفتی ضعیفه؟
پسر: خب… منزل بگم چطوره؟
دختر: وااااای… از دست تو!
پسر: باشه… باشه ببخشید ویکتوریا خوبه؟
دختر:اه…اصلا باهات قهرم.
پسر: باشه بابا… توعزیز منی، خوب شد؟… آشتی؟
دختر:آشتی… راستی گفتی دلت چی شده بود؟
پسر: دلم! آها یه کم می پیچه…! ازدیشب تاحالا.
دختر: … واقعا که!
پسر: خب چیه؟ نمیگم مریضم اصلا… خوبه؟
دختر: لوووس!
پسر: ای بابا… ضعیفه! این نوبه اگه قهرکنی دیگه نازکش نداری ها!
دختر: بازم گفت این کلمه رو…!
پسر: خب تقصر خودته! میدونی که من اونایی رو که دوست دارم اذیت میکنم… هی نقطه ضعف میدی دست من!
دختر: من ازدست تو چی کار کنم؟
پسر: شکر خدا…! دلم هم پیچ میخوره چون تو تب و تاب ملاقات تو بودم… لیلی قرن بیست و یکم من!
دختر: چه دل قشنگی داری تو! چقدر به سادگی دلت حسودیم میشه!
پسر: صفای وجودت خانوم!
دختر: می دونی!
دلم… برای پیاده روی هامون…
برای سرک کشیدن تو مغازه های کتاب فروشی
ورق زدن کتابها…
برای بوی کاغذ نو…
برای شونه به شونه ات را رفتن و دیدن نگاه حسرت بار بقیه… تنگ شده
آخه هیچ زنی که مردی مثل مرد من نداره!
پسر: می دونم… می دونم… دل منم تنگه…
برای دیدن آسمون چشمای تو…
برای بستنی شاتوتی هایی که باهم میخوردیم…
برای خونه ای که توی خیال ساخته بودیم و من مردش بودم….!
دختر: یادته همیشه میگفتی به من میگفتی “خاتون”
پسر: آره… آخه تو منو یاد دخترهای ابرو کمون قجری می انداختی!
دختر: ولی من که بور بودم!
پسر: باشه… فرقی نمی کنه!
دختر: آخ چه روزهایی بودن… چقدردلم هوای دستای مردونه ات رو کرده… وقتی توی دستام گره می خوردن… مجنون من…
پسر: …
دختر: چت شد چرا چیزی نمیگی؟
پسر: …
دختر: نگاه کن ببینم! منو نگاه کن…
پسر: …
دختر: الهی من بمیرم… چشات چرا نمناکه… فدای تو بشم…
پسر: خدا… نه… (گریه)
دختر: چرا گریه میکنی؟
پسر: چرا نکنم… ها؟
دختر: گریه نکن … من دوست ندارم مرد گریه کنه… جلو این همه آدم… بخند دیگه… بخند… زودباش…
پسر: وقتی دستاتو کم دارم چطوری بخندم؟ کی اشکامو کنار بزنه که گریه نکنم…
دختر: بخند… و گرنه منم گریه میکنماا
پسر: باشه… باشه… تسلیم… گریه نمی کنم… ولی نمی تونم بخندم
دختر: آفرین! حالا بگو برای کادو ولنتاین چی خریدی؟
پسر: توکه میدونی من از این لوس بازی ها خوشم نمیاد… ولی امسال برات یه کادو خوب آوردم…
دختر: چی…؟ زودباش بگو… آب از لب و لوچه ام آویزون شد …
پسر: …
دختر: دوباره ساکت شدی؟
پسر: برات… کادو… (هق هق گریه)… برات یه دسته گل گلایل!… یه شیشه گلاب… و یه بغض طولانی آوردم…!
تک عروس گورستان!
پنج شنبه ها دیگه بدون تو خیابونها صفایی نداره…!
اینجا کناره خانه ی ابدیت مینشینم و فاتحه میخونم…
نه… اشک و فاتحه
نه… اشک و فاتحه و دلتنگی
امان… خاتون من! توخیلی وقته که…
آرام بخواب بانوی کوچ کرده ی من…
دیگر نگران قرصهای نخورده ام… لباس اتو نکشیده ام…. و صورت پف کرده از بی خوابیم نباش…!
نگران خیره شدن مردم به اشک های من هم نباش..۰!
بعد از تو دیگر مرد نیستم اگر بخندم…
اما… تـو آرام بخواب…
 

 


تاریخ : یک شنبه 17 دی 1391
بازدید : 750
نویسنده : saman shahi

 


آقـای ِ شهـردار!
.
بـگوییـد
.
ایـن قـدرعـوض نکـننـد
.
رنـگ و روی ِ ایـن شـهرِ لـعنتـی را ...
.
ایـن پیـاده رو هـا ...
.
میـدان هـا ...
.
رنـگ و روی ِ دیـوار هـا ...
.
/خـاطراتـم/ دارنـد از بیـن می رونـد!
===========================================
پ.ن: می دانی ...
.
پزشکان که هیچ
.
حتی
.
مامورین بازیافت هم 
.
از این قلب شکسته قطع امید کرده اند !!!
============================================
 
 

 


تاریخ : یک شنبه 17 دی 1391
بازدید : 479
نویسنده : saman shahi

مــن شـیـفـتـــه ی میــزهــای کوچـک کـافـه ای هـسـتـــم ...

.
.
که بـهــانـه نـزدیـک تــر نـشـسـتـن مــان مـــی شــــــــــود !
و مــــــن ...
روبـه روی تــــــــــــو ...
.
.
مـی تــوانــم تـمــام شـعــرهـای نـگـفــــــتـه دنـیــا را
یـک جـــا بـگــویـــــــــم ...!!!
=======================================

پ.ن: این خانه ...
.
.
یک خوبی دارد !..
گوش صاحب خانه و همسایه هایش ..
سنگین است !..
.
.
گریه ی وقت و بی وقت مرا نمی شنوند !!
========================================

 


تاریخ : یک شنبه 17 دی 1391
بازدید : 318
نویسنده : saman shahi

 

 
تنهایی ام را کســی شریک نیست
.
.
مطمــــئن باش
.
.
دستِ احتــــیاج به سمت ِتــــو که هیـــچ
به سمت ِ خودم هم دراز نخواهم کرد...
.
.
شایـــد کــه تنهایی هایم
از تنهایی دق کنــــد..!!!
==========================================
پ.ن: بـه مَـن حَق بده
.
.
کـه میل بـه خوردَن نـَداشتــه باشَم
این بـُغض ها کـه
.
.
تو بـه خوردِ‌ مَـن مـی دَهـی
سیر سیرَم مـی کـُنَد!
========================================

 


تاریخ : یک شنبه 17 دی 1391
بازدید : 279
نویسنده : saman shahi

می گــــم : خداحــافظ
که تُــو،
چشم تـَــر کـنی که بـگــی: کـجـا؟
مَگـه دَست خُودتـه این اومَــدنو رَفتـَــنا ؟

.
.
بعدش سفت بغلم کُـنی بـگــــی:
که هیچ رفتَــنی تـُـو کار نیست اینـو توو مُخت فرو کُـن !
.
.
هَمیـن جـا ، بـه دلت اشاره کُنی ، جاتـه تا هَمیشـه!
آخــــر سَرش هم مُحکـم بگی: شـیر فـَهم شــد؟
.
.
که مَــن ، دل ضَعفـه بگیرم از این همـه عاشقانـه های مَردونـه و مُحـکَمت ..!
==================================

پ.ن:  وقتــــی مــی گویـم :
برایـــم دعــا کــــن.....
.
.
یـــعنـــی کـــم آورده ام
.
.
یــعنـــی دیـگــر کـاری از دست خـــودم
بــرای خــودم بــر نـمـی آیــــد!
================================

 


تاریخ : یک شنبه 17 دی 1391
بازدید : 264
نویسنده : saman shahi

 


چرتکه می اندازم روز های نبودنت را
این روز ها بدهی ات دارد زیاد می شود...
.
.
نمی خواهی بازگردی؟
نترس !
.
.
ارزان حساب می کنم!
اگر برگردی قول می دهم تمام بدهی ات را
.
.
به آغوش پرمهرت بفروشم ..!!!

 


تاریخ : یک شنبه 17 دی 1391
بازدید : 389
نویسنده : saman shahi

 


اختلاف نداریم
کمی جغرافیای ما مختلف است!!

.

.
قلب من شمال شرقی تنم می تپد
قلب تو جنوب مرکزی ات!

.

.
من دلتنگ ماضی توام که بعید شده
تو اسیر حالی،

.

.

 

 

فرقی ندارد ساده یا استمراری
فصل مشترکی که نود درجه اختلاف دارد!

.

.
رویا های تو.....کابوس های من


 


تاریخ : شنبه 16 دی 1391
بازدید : 293
نویسنده : saman shahi

امتداد فاصله ها از اعتبار عاطفه ها نمی کاهد!

همیشه هستی 

جایی همین حوالی...

 


تاریخ : دو شنبه 11 دی 1391
بازدید : 352
نویسنده : saman shahi

وقتی که عاشقم شدی پاییز بود و خنک بود
تو آسمون آرزوت هزار تا بادبادک بود
تنگ بلوری دلت درست مثل دل من
کلی لبش پریده بود همش پره ترک بود
وقتی که عاشقم شدی چیزی ازم نخواستی
توقعت فقط یه کم نوازش و کمک بود
چه روزا که با هم دیگه مسابقه می ذاشتیم
که رو گل کدوممون قایق شاپرک بود ؟
تقویم که از روزا گذشت دلم یه جوری لرزید
راستش دلم خونه ی تردید و هراس و شک بود
دیگه نه از تو خبری بود ،‌ نه از آرزوهات
قحطی مژده و روزای خوش و قاصدک بود
یادم میاد روزی رو که هوا گرفته بود و
اشکای سرخ آسمون آروم و نم نمک بود
تو در جواب پرسشم فقط همینو گفتی
عاشقیمون یه بازی شاید ،‌ یه الک دولک بود
نه باورم نمی شه که تو اینو گفته باشی
کسی که تا دیروز برام تو کل دنیا تک بود
قصه ی با تو بودن و می شه فقط یه جور گفت
کسی که رو زخمای قلب من مثل نمک بود…………….

نمی بخشمت……………………….


تاریخ : دو شنبه 11 دی 1391
بازدید : 414
نویسنده : saman shahi

 

لیاقت میخواهد

بودن در شعرهای دختری كه

با تمامی عشقش نبودنت را اشك میریزد

تعجب نكن!! در بی لیاقتی تو شكی نیست

اینجا دلیل بودنت میان بغض هایم خریت خودم است نه لیاقت تو


تاریخ : دو شنبه 11 دی 1391
بازدید : 281
نویسنده : saman shahi

 

استاد سر کلاس گفت کسی خدا رو دیده؟ همه گفتند : . . . نه . . . !

استاد گفت کسی صدای خدا را شنیده ؟ همه گفتند : . . . نه . . . !

استاد گفت کسی خدا را لمس کرده؟ همه گفتند : . . . نه . . . !

استاد گفت پس خدا وجود ندارد

یکی از دانشجویان بلند شد و گفت :

کسی عقل استاد را دیده ؟ همه گفتند : . . نه .. !

دانشجو گفت کسی صدای عقل استاد را شنیده ؟ همه گفتند : . . نه . . !

دانشجو گفت کسی عقل استاد را لمس کرده ؟ همه گفتند : . . نه . . !

دانشجو گفت پس استاد عقل نداره !!!

 


تاریخ : دو شنبه 11 دی 1391
بازدید : 231
نویسنده : saman shahi

 

اگر زن يا مرد داراي ( اخلاق) باشند پس مساوي هستند با عدد يك =1
اگر داراي (زيبايي) هم باشند پس يك صفر جلوي عدد يك ميگذاريم =10
اگر (پول) هم داشته باشند دوتا صفر جلوي عدد يك ميگذاريم =100
اگر داراي (اصل و نسب) هم باشند پس سه تا صفر جلوي عدد يك ميگذاريم =1000
ولي اگر زماني عدد يك رفت (اخلاق) چيزي به جز صفر باقي نمي ماند و صفر هم به تنهايي هيچ نيست
پس ان انسان هيچ ارزشي نخواهد داشت


تاریخ : 10 دی 1391
بازدید : 279
نویسنده :

اگه تنها ترين تنها شوم باز هم خدا هست

او جانشين همه نداشته هاست...  (شريعتي)


تاریخ : شنبه 9 دی 1391
بازدید : 283
نویسنده : saman shahi

 

 

ماه ده وروز ده گردش خورشیدومه

ماه وسحرشب وروز زمستونوسردوسوز

همزبون وساده دل مهربونوپاکنده دل

تواسمونا تک بود عاشق ودلتنگ بود

میخوام بگم از خودش ازاین روز وتولدش

ماه سحر روز سحر خوشگله ومثل قمر

تواین شب ستاره شمع وگل وپروانه

دونه به دونه روت کن شمع رو غم ها فوت کن

از خدا ارزو کن هر چی بخوای رو کن

کیکوببر به یادمون عشق ونذار تو قابمون

مثل گل سروباش مهربونونرم باش

صدسال زنده باشی عاشق پاینده باشی

همه باهم میگیم ما دسته جمعی یک ندا

گل سرخ ومیخک تولدت مبارک


تاریخ : 8 دی 1391
بازدید : 251
نویسنده :

آه خدايا...

غم دارد تنهاييم را به رخم ميكشد و بي تفاوت به تمام دردهايش

                       به روزگار من ميخندد

 

روزي بهت گفتم گمم نكن در گوشه اي از قلبت آروم ميشينم

بهت گفتم فقط بذار اونجا بمونم گفتي باشه چن روز بعد

گفتي دوسم داري و دنيارو بهم دادي و نديده عاشقت شدم

دل بهت بستم  بهت گفتم هر روز كه ميگذره دارم بيشتر

عاشقت ميشم تو گفتي اميدوارم لياقت عشق و مهربونيتو

داشته باشم يه شب خيلي دلم تنگت بود خيلي گريه كردم

نفسم بالا نميومد آخه من خيلي دوست داشتم خيلي

روز بعدش بعد 2 ساعت چشم انتظاري اومدي و گفتي

يه قولي بهم بده گفتم چيه اول بگو گفتي نه اول قول بده

گفتم باشه بگو گفتي بيا از هم جدا بشيم گفتم چرا؟

گفتي اين دوستيا خوب نيست و هر دوآسيب ميبينيم

گفتم چه آسيبي التماست كردم چون دوست داشتم

اما تو بازم حرف خودتو زدي گفتي بيا دوستانه از هم

جدا شيم اون شب كاش ميمردمو اون حرفو ازت نميشنيدم

كاري نميتونستم بكنم تو تصميمتو گرفته بودي بهت گفتم

تو كه دوسم داشتي چيشد گفتي با من ميموني اما جوابي 

نداشتي بدي بازم گفتي آسيب ميبينيم اما ندونستي

بزرگترين آسيبو با رفتنت بهم زدي دارم دق ميكنم

تو رفتي و الان من افسرده شدم

ميدونم اينا همش بهونه بود تو منو دوسم نداشتي

فقط از خدا ميخوام يه روزي عاشق بشي

عاشق كسي كه اون دوست نداشته باشه

و ياد من بيفتي ياد بازي اي كه با احساسم كردي

از عشقش بسوزيو اون اصلا دركت نكنه

مثل كاري كه تو با من كردي  نمي دونم ديگه

چي بنويسم حالم خيلي بده خيلي چطوري دلت اومد

با من بازي كني واگذارت كردم به خدا خداحافظ عشقم ...

 


تاریخ : 8 دی 1391
بازدید : 291
نویسنده :

نشستم.... خسته شدم.... دیگر قایق نمیسازم... پشت دریاها هر خبری که میخواهد باشد باشد.... وقتی از تو خبری نیست.... قایق میخواهم چه کار.... مرا همین جزیره کوچک تنهایی هایم بس است......!


تاریخ : پنج شنبه 7 دی 1391
بازدید : 745
نویسنده : saman shahi

 

 

 

به هوای قلب من آمدی و گفتی


عاشقی ،اما اینک هوای قلبم را نداری
به عشق بودنم آمدی و گفتی عاشقم هستی ، گفتی مثل دیگران بی وفا نیستی و تا آخرش با من هستی
اینک نه تو را میبینم نه عشقی از تو را
اینک نه وفا را میبینم و نه محبتی از تو را
حالا تنها خودم را میبینم و چشمهای خیسم را ، اینک تنها قلبی شکسته را در سینه حس میکنم که
بدجور پشیمان است که چرا به تو دلبسته
چرا با تو عهد عشق را بست ، عشق تنها یک ( کلمه ) بود نه آن احساسی که تا ابد ماندگار بماند
آمدی و یک یادگاری تلخ در قلبم گذاشتی و اینک هوای قلبم را با حضورت سرد کردی
شب که میرسد خیس است چشمهای خسته ام ، از فردا بیزارم دلم نمیخواهد کسی بفهمد که
دلشکسته ام
نمیخواهم دیگر با غروب روبرو شوم ، غروب همان آتشی است که در این لحظه های تنهایی بیشتر
میسوزاند دلم را
گرچه نمیتوانم ،اما نمیخواهم دیگر به تو فکر کنم ، نمیخواهم دیگر یک لحظه نیز در فکر حال و هوای
رفتنت این لحظه های سرد را با گریه سر کنم
خیلی دلم میخواهد فراموشت کنم ، خیلی دلم میخواهد عاشقی را از قلبم دور کنم ،اما نمیتوانم!
آینه را از من دور کنید ، طاقت ندارم ببینم چهره ی پریشانم را
پنجره را ببندید ، تحمل ندارم ببینم آن غروب پر از درد را
اگر تا دیروز محکوم به تنهایی بودم ، اما اینک محکوم دلبستن به یک عشق دروغینم، تا به امروز در
قلب بی وفای تو حبس بود، از این لحظه به بعد نیز باید در زندان تنهایی حبس ابد باشم
میخواهم در حال خودم در همین زندان تنها باشم …

شاید بتوانم فراموشش کنم…

 


تاریخ : 7 دی 1391
بازدید : 224
نویسنده :

مرا ياد كن...

آن زماني كه بلبل افسرده از جور خزان براي گل اشك ميريزد

آن زماني كه كبوتر بال شكسته در آشيان از ستم آسمان مي نالد

در آن وقت مرا ياد كن...

صدايت اميد من/ نفست عمر من/ وجودت جان من

اما افسوس كه دوري از من....

گاه گاهي به يادت غزلي ميخوانم

تا نگويي كه دلم غافل ازين فاصله هاست

خوب رويان همه گر با دل من خوب شوند

خوب من با همه خوبان حساب تو جداست


تاریخ : 7 دی 1391
بازدید : 287
نویسنده :

يكي بود يكي نبود زير اين سقف كبود

يه غريب آشنا دل و جونمو ربود

اين جوري نگام نكن گل ياس مهربون

اون غريبه خودتي هميشه با من بمون

 

من نشاني از تو ندارم اما نشاني ام را براي تو مي نويسم

در عصر هاي انتظار به حوالي بي كسي قدم بگذار خيابان

غربت را بيدا كن و وارد كوچه ي تنهاييم شو كلبه غريبي ام

را بيدا كن كنار بيد مجنون خزان زده و كنار مرداب آرزوهاي

رنگي ام! در كلبه را باز كن و به سراغ بغض خيس بنجره برو!

 حرير غمش را كنار بزن مرا خواهي ديد با بغضي كويري

كه غرق عصاره ي انتظارآن ور ديوار دردهايم نشسته!!!


تاریخ : 7 دی 1391
بازدید : 247
نویسنده :

نمي خوام به جز من دوست داري ديگري باشي

نمي خوام براي لحظه اي حتي به فكر ديگري باشي

نمي خوام صداي خنده ات رو ديگري بشنوه

نمي خوام كسي نامش بر لبهاي تو بشينه

نمي خوام به غير از من بگيره دست تو دستي

نمي خوام كسي يارت بشه در راه اين هستي


تاریخ : 7 دی 1391
بازدید : 248
نویسنده :

تو اولين جنگاوري هستي كه قلعه قلب مرا با تير نگاهت و كمان ابروانت

فتح كردي و مرا اسير قلب خود ساختي !!! زندوني چشاي توشدن

قشنگترين اسارته


تاریخ : 6 دی 1391
بازدید : 295
نویسنده :

غريب بودي واسه من           اما شدي عزيز من

تو لحظه هاي بي كسي       تنها تويي رفيق من

        تقديم به كسي كه در كنارم نيست

   اما حس بودنش به من شوق زيستن ميدهد

 


<-Text1-> پاسخ به سوالای حسابداری شما
سامانم خیلی خوشحال میشم با انتقادات ونظرهاتون سایتمونو خوب و خوبتر کنیم. روز محشر دست به دامن ساقی زنم هر چه دارم میدهم تا بر عمر سیلی زنم روز محشر کار ما با فاطمه است نقش پیشانی ما یا فاطمه اس

محتوای سایت دوس داری چه نوع مطلبی باشه؟


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان بزرگ ترین پورتال اینترنتی فارسی زبانان و آدرس tabrizkids.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 392
تعداد نظرات : 86
تعداد آنلاین : 1



Alternative content



صداياب





br><

استخاره آنلاین با قرآن کریم


اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

دریافت کدهای مختلف وبلاگ

♥ چت روم♥

RSS

Powered By
loxblog.Com